عجب تیتری خودم هم نفهمیدم چی گفتم اصطلاح دژاوو را روانشناس فرانسوی به نام
«امیل بویراک»در کتابش با عنوان «آینده دانش روانشناسی» برای نخستین بار به کار برد.
شخصی که دژاوو را ترجبه میکنه یک احساس آشنایی عجیب با چیزی که
...در حال رخ دادن است رو احساس میکنه ، گویی قبلا آن صحنه را در خواب دیده ، حتی
گاهی یک حس قوی به او میگوید که آن حادثه واقعا قبلا در برههای از زمان براش رخ
داده .
به نظر من دژاوو پنداری در آدم های مختلف درصد های مختلف داره مثلا من با شنیدن یک آهنگ به صفحات کتاب یا رمانی که ۱۰ سال پیش موقع گوش دادن به اون آهنگ میخوندم میرم ،به طور واضح تر برای من شنیدن یک آهنگ تکراری، تداعی کننده خاطراتیست که زمان شنیدن اون آهنگ در گذشته داشتم
چند وقته به خاطر مرور خاطراتم تو گذشته آهنگ گوش میدم نه صرفا به خاطر خود آهنگ
چی گفتم ،خودم هم نفهمیدم ولی بازم پیش خودم خیالم راحته که گفتم نموند رو دلم